اقدام روسیه در روزهای گذشته که به ایجاد تنش با اوکراین منجر شد، اقدامی از سری سیاستهای رایج روسیه است که از دید دوستان روسیه و دوستداران روسیه که دشمنان آمریکا هستند، کاملا موجه و قابل قبول است. روسیه از چهار سال پیش به این طرف که دماغهی کریمه را از اوکراین گرفت و به جزوی از روسیه بزرگ تبدیل کرد مدام در حال کنکاش با غرب است.
اینکه اکنون چند کشتی اوکراین و بالای بیست نفر از خدمهی این کشتی ها بوسیله ناوگان دریایی روسیه مورد حمله و بازداشت قرار گرفتهاند اقدامی در همان راستای بحران کریمه است. سه تن از این خدمه در تلویزیون روسیه ظاهر شده و گفتهاند از نیت تنشزای اوکراین با راندن کشتیهای اوکراینی به دورن آبهای روسیه خبر داشتهاند. بیشک روسها نیز مثل جمهوری اسلامی در گرفتن اعتراف از مهارت خاصی برخوردارند. یا دستکم اینکه بازداشتشدگان، خیلی سریع دل به زبان و مهر زندانبانان خود میبندند و همراه با یک احساس راحتی میگویند که جاسوس هستند و یا اینکه مورد سوءاستفاده قرار گرفته اند.
اما روسیه چه میكند؟ روسیه هر از چندگاه با درگیر شدن آمریکا و اروپا به مسائلی بینالمللی از جمله تحریمهای ایران، حرکاتی از اینگونه را نشان میدهد تا ببیند تحمل غرب تا چه حد است. و هر بار سعی میکند با تحکیم استراتژیهای منطقهاییاش قدمی به جلو بردارد. واکنشهای غرب همیشه نوعی واکنش منتقدانه و سخت و تشدید تحریمهای اقتصادی و سیاسی است. هرگز غرب به روسیه روی خوش نشان نداده و همیشه عدم رضایت خود را ابراز داشته است. اما روسیه اینگونه حرکات را تکرار میکند و سپس عقب هم نمینشیند و بنا را بر مقاومت در برابر غرب میگذارد. کریمه را اشغال میکند، غرب ابراز دلخوری میکند، به سوریه لشکر میکشد، غرب ابراز نگرانی میکند، به هوای ترکیه و کشورهای اسکاندیناوی تجاوز میکند، غرب هشدار می دهد، تنگهی کرچ را میبندند و ملوانهای اوکراینی را دستگیر میکند، غرب محکوم میکند.
برای همین نیز بسیاری از مفسران سیاسی و کارشناسان سیاستهای روسیه میگویند روسیه به همان اقتدار دوران اتحاد جماهیر شوروی باز گشته است و یا اینکه خواهد گشت. اینگونه حرکات تهاجمی و دور از نُرمهای سیاسی رایج از روسیه باز هم دیده خواهد شد زیرا روسیه بطور واضحی نشان داده است هم حاکمین و هم مردم این کشور بیش از هرچیز در آرزوی وسعت و قدرت اتحاد جماهیر شوروی روزگار را میگذارند. بخش زیادی از مردم روسیه حاضرند نان و سیبزمینی قوتشان باشد و زمستانهای سرد را بسختی بگذرانند اما باز هم شهروندان یک «ابرقدرت» همتای چین و آمریکا باشند. بنابرین اینگونه اقدامات روسیه بیش از اینکه به منافع اقتصادی و یا گستردهشدن مراودات سیاسی با غرب سمت و هدف داشته باشد، بدنبال دیدن دندانهای غرب است و تا جاییکه بیخطر باشد روسیه پیش خواهد رفت.
به هر روی، آنگونه که زبان انتقاد در چنین مواقعی بر آمریکا باز است بر روسیه نیست. دستکم اینکه هموطنان ایرانی ما که سخت با آمریکا مشکل دارند، هرگز قلم و سخن زیادی در برابر اقدامات روسها بکار نمیبرند. شاید دلیل آن تفاوت انتظارشان از این دو کشور است. شاید هم اهمیتی ندارد روسیه چه میکند زیرا هر آنچه میکند در برابر و مخالف آمریکا و هژمونی آمریکاییهاست که امری مبارک است.
تحلیل/نقطه
۲۸ نوامبر ۲۰۱۸