وزیر دفاع آمریکا پس از کنارهگیری جیمز متیس کار خود را در پنتاگون آغاز کرد. پاتریک شاناهان که خود را عاشق کارش در پنتاگون معرفی کرده است با دیدگاههای متفاوتی نسبت به متیس قبول وظیفه کرده است. شاناهان در عمل سابقهی کار سیاسی چندانی ندارد اما با ترامپ همکاری کرده است. او بعنوان معاون جمیز متیس در پنتاگون مشغول بود و از این رو احتمال اینکه او در سمت وزیر دفاع بماند زیاد است.
متیس سابقهی سیاسی زیادی را پشت سر دارد و در بین سناتورهای آمریکایی از محبوبیت زیادی برخوردار است. او سیاست کشورهای اسکاندیناوی را خوب میشناخت، و همیشه بر اهمیت و جایگاه تکتک متحدان استراتژیک آمریکا تاکید مینمود یعنی همان چیزی که برای دونالد ترامپ معیار مهمی در سیاست خارجی نیست.
شاناهان با اینکه از سال ۲۰۱۷ معاون وزیر دفاع بود اما سابقهی کار در ارتش را ندارد. او بیشتر در زمینهی تجاری فعالیت داشته است و از جمله برای نزدیک به ۳۰ سال در کارخانه هواپیماسازی بوئینگ فعالیت داشته است. فعالیت او در بخشهای تولید هواپیماهای مسافربری، و قطعاتی بوده است که مورد استفادهی نیروهای نظامی و دفاعی آمریکا قرار گرفتهاند. هیچ امر مشکلی نیست که بتوان بزودی کمبود تجربهی سیاسی شاناهان را در زمینههای بینالمللی و در کنار همتاهای مجرب خودش مشاهده نمود. با اینحال وی در وزارت دفاع بازسازی و مدرنسازی تکنولوژیِ در خدمت پنتاگون را سرعت بخشیده است.
شاناهان در شروع ابراز رضایت کرده است که با موافقت دونالد ترامپ تمرکز ویژهای روی تقویت نیروی دفاعی آمریکا در فضا داشته باشد. چندی پیش دونالد ترامپ در کنکاشهای کلامی با روسیه اشاره کرد که دولت وی توان مالی برای سپردن ۷۰۰ میلیارد (حتی تا بالای ۱۳۰۰ میلیارد دلار) را برای افزایش فنآوری و پیشرفتهای نظامی آمریکا دارد. شاناهان به احتمال زیاد با آگاهی از این نیت ترامپ باید برای توسعه تجارب خود میدان بزرگی از امکانات را آماده ببیند.
اما اینکه در رابطه با ایران چه تغییراتی را میتوان با ورود چنین فردی به پنتاگون انتظار داشت هنوز زمان نیاز دارد تا نتایج را قابل پیشبینی دید. بیشک ترامپ دست و بال خود در کنار چنین شخصیت تجاری و «بلندپروازی» بسیار بازتر خواهد دید و برای اعمال سیاستهایش در خاورمیانه استقلال بیشتری خواهد داشت. هرچند ترامپ نشان داده است که اهمیت زیادی به نظرات و هیاهوهای پس از تصمیماتاش نشان نمیدهد اما به هر روی وسعت مناسبات سیاسی آمریکا در حدی است که ترامپ نمیتواند یک تنه همهی مسئولیتها را بر دوش بکشد. اکنون که به نظر میرسد ترامپ مراحل خروج نیروهای آمریکایی از سوریه را با تامل نگریسته و تاخیر داده است، میتوان امیدوار بود که ترامپ بهتر درک میکند نقل و انتقال و نصب و عزلهای سیاسی با دنیای تجارت تفاوت بسیار دارند و عواقب سنگینی را میتوانند به همراه داشته باشند.
خروج از سوریه و آمدن بسوی ایران
با اینکه ترامپ دستاوردهای قابل ملاحظهای در ازای وعدههای انتخاباتیاش داشته است اما اینکه کدامیک از این دستاوردها در کاخ سفید پس از ترامپ خواهند ماند جای صحبت فراوان دارد. او خود را سنتشکنی برای رسم و آداب سیاسی کاخ سفید معرفی کرد. در این زمینه نیز آنچه میکند کاملا متفاوت با همتای پیشیناش باراک اوباماست، اما همیشه روسای جمهور بزرگ آمریکا کسانی بودهاند که سنتهای محکم و با ثباتی را در کاخ سفید پس از خود به جای گذاردهاند.
بخشی از کنشگران سیاسی ایرانی خارج از کشور از روی ناچار و یا با خوشبینی همهی حرکات سیاسی ترامپ را تفسیر به این میکنند که حلقهی فشار بر ایران تنگتر میگردد. شواهد و بازتاب حرکات سیاسی ترامپ، ابدا چنین زمینهای را چه در تایید و چه در رد این احتمال فراهم نمیکند. هنوز زود است بتوان نتیجه گرفت آیا ترامپ قصد مذاکره با ایران را دارد یا برنامهی نظامی را در سر میپروراند. اما به هر حال عزم جزم ترامپ برای خارج ساختن نیروهای آمریکایی از سوریه، یک مهره کارکشته را از دولت وی جدا کرد و به فاصلهی چند روز پروسهی خروج، آمادهی تعویق و بازنگری در تصمیم شد. اینک، که شرایط سوریه به سمت آرامی پیش میرود، خندهی بشار اسد و علی خامنهای را به تماشا میگذارد. باید منتظر شرایط ایران بود.
تحلیل/ نقطه
۱ ژانویه ۲۰۱۹