این آقایان اصلاحطلبان در سبقت از سنگپای قزوین دارند آرام آرام ملاها را پشت سر میگذارند. برکت خدا زیاد هم هستند. از در و دیوار افاضههایشان میترواد و میریزد. این آخری که عطریانفر باشد معرکهساز است. اما خوش است این پرگوییهای اصلاحطلبانه، زیرا تاریخ گواه این سماجتهای دورویانه خواهد بود. جدا در ایران بسیاری از «سیاستبازان» پرنسیپی برای خود قائل نیستند.
عطریانفر در مصاحبهاش در هم و برهمهایی زیادی گفته است که باید در یادادشتی به آنها بپردازیم. «نقطه» تاکنون از این مهم کوتاه نیامده است و نخواهد آمد (لینکهای زیرنویس). عطریانفر تعاریف ناقص و من درآوردی از «راست و چپ غربی»، «عدالت»، «عقلانیت سیاسی»، «رویکردهای سیاسی»، «ارزشهای سیاسی» و «تحول» ارائه کرده است. ماشاالله این اصلاح طلبان و پرسشگران از آنها در تطویل بیهودهی مطلب و برهم گویی منحصرند، زیرا حسابی به کسی پس نمیدهند و فرهیختهگان سیاسی میهنمان را بدست اصولگرایان به عزلت و اسارت نشاندهاند. اما، آنچه در این یادداشت کوتاه به آن میپردازیم، این است که او گفته است که رضا پهلوی بیاید ایران، حزب بزند و فعالیت سیاسی بکند. او میگوید که چون رضا پهلوی دست اش به خون آلوده نیست کسی با او کاری ندارد و رضا پهلوی اینور و آنور برود تا به اهداف سیاسیاش برسد. جدا آقای رضا پهلوی باید «شاد» باشد که چنین میزبانان گشادهدست و فراخدلی در ایران دارد. عطریانفر جدا مایه هم گذاشته است و آبروی هر چه میزبان است را به جوی باز گردانده است و برای وطن فداکاری کرده است: «با رضا پهلوی برخوردی نخواهد شد»!
یک عمر زیر ترس ترور زیستن
ما که نمیدانستیم تازه خواندیم. دختر انور سادات از ترس انتقام انقلابیون جوانمرد و فتوت پیشهی ایران سالها با نام مخفی زیسته و در نگرانی این بوده است که کینهی ارتجاع سیاه و سرخ از محمدرضا شاه پهلوی او را به کام مرگ بفرستد. پدرش آخر کار زشتی کرد! نگذاشت بینزاکتی و منفعتدوستی سیاسی جیمیکارتر نتیجه دهد و شاه بدست آخوندها بیافتد و سرنوشتی چون صدام حسین داشته باشد. راستی تا حال فکر کردهایم که اگر شاه بدست اراذلی چون خلخالی میافتاد چه صحنههای زشتی در تاریخ ما باقی میماند؟ هرچند میدانم هستند هماکنون کینهجویانی که آرزو میکردند شاه بدست خلخالی میافتاد، با آنها فرصت هموندی سیاسی و نزدیکی چند ساله داشتهام.
به هر روی، خوب شد که این اتفاق زشت در تاریخ ما ثبت نشد. اما این که دختری بخاطر اینکه پدرش به همتای ایرانی خود مدتی پناهندگی سیاسی بدهد و برای او مراسم خاکسپاری وزینی برگزار کند، سالها را در زیر سایهی ترور زندگی کند باید معنایی برای عطریانفر داشته باشد.
اما دربارهی پیشنهاد به رضا پهلوی برای باز گشت به ایران «امن» باید قدری مطمئن شد که از چه زاویهای عطریانفر به مسئله مینگردد. نمیدانم آیا موسوی و کروبی دستشان به خون آلوده است؟ آیا کروبی توانست حزباش را رهبری و اداره نماید؟ اصلا در ایران حزبی هست که بتواند ادعای کار «حزبی» را داشته باشد. عطریانفر که در این مصاحبه خوب ژست گرفته است که مبانی سیاسی غرب را میشناسد – حتما کارکرد حزب را هم آشنا است! احتمالا عطریانفر خودش از تئوریسینهای این بازیهای رژیم است که صد در صد هست. اصلا چرا رضا پهلوی؟ آقا! هر کس دستش به خون آلوده نیست برود ایران و مثل «زیباکلام، خزعلی، نوریزاد و شعلهسعدی» با رژیم مبارزه کند! چطور است آقای عطریانفر؟ پسندیدید؟! در باب اینکه گفته شده رضا پهلوی لباس شاهزادگی را ز تن درآورد میتوان پیشنهاد کرد رضا پهلوی از این پس بگوید: «من پسر کارمند اوقاف بودهام».
ما که از این سبک نگارشمان که در پس آن کوهی از خویشتنداری است شرممان آید.
تحلیل/نقطه
۶ ژانویه ۲۰۱۹
……………………………………………………………………………………………………………….
تصویر نیمهکارهی اصلاحطلبان از ویژهگی «دو دویی» در سیاست
صراحتی دربارهی ۲۰ گزارهی صریح زیدآبادی
علویتبار در گردابِ نظریههای بهبودخواهی
شکاف بین اصلاح طلبان، زمینه ی توجیه ماشین سرکوب رژیم
آنچه که ابوالفضل قدیانی می گوید شدنی نیست – زیرا برای بسیاری قابل درک نیست!