ولادیمیر پوتین به نوشتهی روزنامه مسکو تایمز در هفتههای گذشته پیرامون یک مسئله موضوعتراشی کرده است تا نظرات را محک بزند. او میخواهد «رشوه» را در روسیه مشروعیتی اخلاقی و قانونی ببخشد و تعریفی «موجهه» بر آن بگذارد. او میخواهد در موارد ویژهای رشوه را مجاز بداند. این دیدگاه پوتین به تغییرات قانونی باید منجر شود که در «موارد ویژه»ای رشوه را جرم ندانند و پیگیر مسئولی که رشوه گرفته است نشوند.
انسان همیشه تمایل به تبعیض دارد. تنها حیوانی است که از این روش برای کامیابی و آسایش خودش استفاده میكند. چه در روابط با نزدیکان و چه در روابط با اجتماع رویکرد تبعیضمحور انسان – استفاده از دیگری و حقوق او در جهت منافع خود – مشکل آفرین بوده است. تاریخ بشر آکنده است از تلاش برای تخفیف آثار و عواقب دردناک تبعیض که همهی قشرهای انسانی را شامل میشود.
تبعیض لایههای متفاوتی دارد.
- تبعیض رایج و سنتی، برخواسته از ویژگیهای بیولوژیک و فیزیولوژیکی انسان است که در فرهنگها ریشه دوانیده است و در روابط دو انسان و بافت خانوادگی خود را آشکار میكند.
- تبعیضهای اجتماعی، از طریق ایدئولوژیها، ادیان، باورها و ابزارهای سرمایهداری و قدرت سیاسی، حقوق انسانی و اجتماعی بخش بزرگی از افراد یک جامعه را نادیده میگیرد و زیر پا میگذارند. تبعیض ساختاری، تبعیض دینی، تبعیض ایدئولوژیک، تبعیض جنسی و تنعیض نژادی نمونههای بازر و شناخته شدهی تبعیض جهان ما هستند.
جبهههای مبارزه با تبعیض
در حکومت های دیکتاتوری و غیردموکراتیک تبعیض بسی سختجانتر است و قدرت سیاسی برای اعمال آن از طریق تاسیس و نگهبانی از تبعیض سیستماتیک، مخالفان خود را ناتوانتر و موافقان خود را توانمندتر میگرداند. برای کنترل تبعیض سیستماتیک روشهای گوناگونی وجود دارد.
ولادیمیر پوتین به نوشتهی روزنامه مسکو تایمز در هفتههای گذشته پیرامون یک مسئله موضوعتراشی کرده است تا نظرات را محک بزند. او میخواهد «رشوه» را مشروعیتی اخلاقی و قانونی ببخشد و تعریفی «موجهه» بر آن بگذارد. او میخواهد در موارد ویژهای رشوه را مجاز بداند. این دیدگاه پوتین به تغییرات قانونی باید منجر شود که در «موارد ویژه»ای رشوه را جرم ندانند و پیگیر مسئولی که رشوه گرفته است نشوند. مسئولین روسی پس از تدوین این لایحه در وزارت دادگستری و قبول آن از سوی پارلمان اجازه خواهند یافت که در «موارد ویژه» از سوی مردم هدیه و مبالغی را به عنوان قدردانی از خدمات دریافت نمایند. این قانون قرار است این موارد ویژه را «ناچار از دریافت رشوه» تعریف و تبیین نماید. این نگاه، فریب آشکاری است که یکی از مهمترین اصول ارزشهای دموکراتیک را مخدوش و مصنوعی میسازد. ارزشی بدین معنی که ارزش و حقوق شهروندان یک جامعه در برابر خدمات و قوانین بسته به دارایی و مقام آنها نباید باشد. در یک سیستم دموکرات توان مالی یک شهروند نباید برای او مزیت و الویتی نسبت به شهروند دیگری شود و اگر این روی دهد مبانی ارزشهای دموکراسی زیر سوال رفتهاند و یا اینکه نقض شدهاند.
از سویی، در دهههای اخیر، نمونههایی از حرکات تبعیضگرایانهی پیروان ادیان را برای تغییر قوانین حقوقی و مدنی به نفع باورهای دینی که تضعیف حقوق شهروندی و بشر را بدنبال دارد، شاهد بودهایم.
- جدال بین طرفداران و مخالفان سقط جنین، سخن از خدمات رایگان جلوگیری از بارداری برای پیروان ادیان و نگاه مقدسانه دین باوران به آموزههای خانوادگی و نگاه آتئیستها به برتری آموزههای اجتماعی بر آموزههای خانوادگی، همچنان مسئله ساز هستند.
- یورشها و تلاشهای رجب اردوغان و حزب وی برای تقویت جایگاه و اعتبار باورها و سنتهای تاریخی دینی در مقایسه با حقوق عمومی شهروندان ترکیه جای نگرانی زیادی را برای مردم ترکیه آفرید. این جنس تبعیضها را ارزشهای سکولاریسم حریف و دشمناند. زیرا بر بنیان برتری دادن به یک ایدئولوژی و یا دین بر دیگری، جایگاه پیروان آیینی را به دیگر آیینهای جامعه ارتقاع میدهند که خود نمونهی شفاف تبعیض و زیرپا نهادن كرامت انسانی است.
- محرون نمودن دانشجویان محجبه از ورود به دانشگاه و ادارات دولتی نیز از رویکردهای تبعیضگرایانهی دول میگوید.
- آنطرف، خلاف این را نیز شاهد بودهایم که در کانادا آنچه که چارلز تیلور آنرا «سکولاریسم انحصاری» مینامد سیاستهایی برخواسته از تعصب و سختگیریهای غیر لازم را، بر آزادیهای دینباوران در انجام فرائض و عبادات مذهبی خودشان و بویژه در قبال کودکانشان، میخواهد اعمال بدارد.در چنین شرایطی آنکه به دفاع از انسان برمیخیزد مبانی و بنیان ارزشی سکولاریسم است و وقتی این اصول در قانون اساسی کشور گنجانده شده باشد خلاف آن عمل نمودن و یا تبلیغ کردن، پیگیرد قانونی دارد.
تبعیض در ایران امروز
یکی از بارزترین مشکلات سیاسی-اجتماعی کشورمان تبعیض است. تبعیض یکی از مهمترین رودخانههای خروشان اعتراضات مردم ایران علیه نظام فاسد جمهوری اسلامی است. در ایران نخستین آواهای تبعیض را پیس از اولین بهار انقلاب، در زمستان ۵۷ با صدای قطبزاده از رادیوی سراسری ایران شنیدیم که این رادیو اختصاص به انقلابیون و نیروهای انقلابی وفادار به اسلام دارد. این اولین شوک برای کسانی بود که در بخشیدن قدرت به آیتاللهها و آخوندها و ملی-مذهبی ها تلاش فراوان کرده بودند. از همان زمان تبعیض در کشور ما بسیار چهرهی قبیح و حرمتدریدهای گرفت و تا به امروز نیز این چهره با بزک و بی بزک، به ملت ما دهانکجی میکند. تبعیض در ایران امروز هیچ استثنایی نمیشناسد. دیگری از «خود دانستن» و از «خود ندانستن» و محروم نمودن بخش عظیم ملت ایران از اساسیترین حقوق شهروندی، از سوی حکومت و مسئولین امری کاملا جا افتاده و موجه شده است. اگر بگوییم گسترهی تبعیض در ایران از همهی کشورهای جهان بیشتر است بیهوده نگفتهایم. زیرا اندازهی تبعیض در تناسب و در برابر خواست مردم یک کشور تجلی مییابد.
زمانیکه از تبعیض در کشورهای توسعهنیافته و غیر دموکراتیک بحث میکنیم تبعیض از دید مردم دو بعد دارد.
- بخشی از مردم تبعیض را نمیشناسند و نمیدانند که زیر تبعیض هستند و حتی از تبعیض دفاع نیز میکنند. در مورد تبعیض جاری بر جنس زن، در بسیاری از کشورهای مسلمان زنان این کشور از تبعیض جنسی که بر آنها و فرزندان دخترشان میِرود شناخت عینی ندارند و حتی خود را مدافع این تبعیض میدانند. ریشههای این جهل بزرگ هم ریشه در باورهای فرهنگی و دینی و تربیتی آنها دارد.
- در بعد دیگر مردم از تبعیض آگاهی دارند و اشراف دارند که بر آنها و یا گروهی از انسانهای جامعه تبعیض روا داشته میشود. مردم ایران بیشک در این بعد با تبعیض در مبارزه هستند. حتی آنهاییکه به زبان و تفسیرهای دین و تشیع، تبعیض بر دیگران را روا میبینند، اما میدانند که اینها اعمال تبعیض است. میدانند محروم ماندن بهاییان از پیشرفت یعنی تبعیض، ولی این تبعیض را با تشخیص علمای شیعه همسو و روا میبینند. درک میکنند که رشوه در سیستمهای دادگستری یعنی تبعیض علیه قشر ندار جامعه، اما این را نیز به عنوان یک پدیدهی رایج تفاوتهای بین فقرا و ثروتمندان قابل توجیه میدانند. مسلمانان ایران که به جایگاه سیاسی-اجتماعی نابرابر اهل سنت و دیگر ادیان اشراف دارند، انکار تبعیض نمیکنند حتی اگر آنرا فرمان کتاب الهی بدانند. مبارزه با این نوع تبعیض همیشه باید در دو میدان انجام شود؛ آگاهی رسانی و خشکاندن ریشههای این جهل موجه و قطع کردن دستهای قدرت که تبعیض را اجرا میکند.
اما، خوشبختانه درصد این قشر از مردم ایران که تبعیضهای دینی، جنسی و ساختاری را درک میکنند امروزه بسیار بیشتر از سالهای اوائل انقلاب است. بسیاری از این وسعت و انواع تبعیض در ایران، شرمنده و افسرده هستند.
جمهوری اسلامی و آنهاییکه برای نجات این جمهوری از فروافتادن در خشم مردم محروم و تبعیضدیده تلاشهای مذبوحانهای میکنند، در طول سالهای گذشته نتوانستهاند نابرابریها را در ایران نه بطور ریشهیابانه که حتی بطور موقت و سطحی درمان نمایند. اگر در مواردی از جمله درصد دختران دانشجوی دانشگاهها، بیمهی خدمات درمانی و یا کنترل اجارهی مسکن توانستهاند پیشرفتهایی داشته باشند، اما رویههای دیگر تبعیض آنچنان عمیق و وسیع هستند که از دید مردم همچون «جنایت» و «جرم حکومتی» علیه شهروندان تلقی میگردند.