اسراییلیها بیش از همیشه در ماههای اخیر تنور جنگ علیه ایران را داغ کردهاند. این روزها ایران نیز میگوید که آمادهای «جنگ نهایی» است. با اینکه روزها و هفتههایی زیادی است که در التهاب و دلشوره به سر میبریم که بر سر مردم ما چه خواهد آمد، اما نگاه به سالهای گذشته و مرور تهدیدهای سران رژیم ایران برای و در آرزوی نابودی اسراییل از نقشه جهان، وقوع چنین دورانی را غیر قابل تصور نمییابد.
سخنرانی رهبر و اشارات رییسجمهور
به مناسبت چهلمین سالگرد انقلاب علی خامنهای سخنرانی چند پهلو و بهم ریختهای را ارائه داد. برای اولین بار با صراحت از فاصله ژرف نظاماش با آرمانهای انقلاب گفت. جای تصحیح و اصلاح بسیار را لازم دید. عدم اعتماد به آمریکاییها و عدم دستاورد از مذاکره با آنها را باز گوشزد کرد. خواهان دگرگونیهای ساختاری هم که شده است. و خلاصه به مردم گفت همین آش و همین کاسه! این چیزی است که من رهبر عظیم انقلاب و ولیفقیه بزرگ تاریخ اسلام به شما میگویم؛ «ما خراب کردهایم اما راه برگشت نداریم. قرار بود کن فیکونی در تاریخ اسلام بشود بسکه «شما» بی عرضهاید! نشد!» هر بچه مدرسهای (منهای «عطاالله مهاجرانی») از حرفهای گنده گندهی رهبر بزرگ مملکت اسلامی انقلابی، همین که ما فهمیدیم را میفهمد. از آنسو حسن روحانی، «رییس جمهور» هم فورا گفته است اگر دشمن درست رفتار کند و پوزش بخواهد ما از گفتگو دوری نمیکنیم. یعنی اینکه ما هنوز هم اگر کمتر آبروی ما را ببرید اهل مذاکره هستیم.
بسیاری از کنشگران رفتهاند تا عمقی را که در سخنان خامنهای وجود ندارد هم بزنند. اما حقیقت این است که خامنهای و روحانی و کل نظام بدنبال یک چیز هستند: زمان بخرند تا از این دوران بگذرند. دورانی که از آن نگران هستند. بسیار هم نگران هستند. اما راستی چرا اینها که بچهی بهران و جنگ و درگیری هستند اینقدر ترسیدهاند و حتی با اعتراف به «فاصلههای ژرف» میخواهند در مردم امید بیافرینند؟
اگر هم هست، جنگی یکطرفه در راه است
بنیامین نتانیاهو در مراسم بازگشایی فرودگاه جدیدی مدتی پیش مجددا تاکید کرد هیچ آسیبی به اسراییل بیجواب نمیماند و هر که خواهان آسیب به اسراییل باشد خود آسیب خواهد دید. نیروهای دفاع و ارتش اسراییل نیز از عملیات وسیع و سنگین نظامی علیه تدارکات، انبارها و تجهیزات ارتباطات ایران در سوریه خبر دادند. بعضی از رسانههای اروپایی تیترهایی با این مضامین برگزیدند که «اسراییل حملات نظامی به ایران را آغاز کرد». اسراییل خواهان اعادهی حیثیت خود پس از چهل سال رفتار انقلابیون و جمهوری اسلامی است و به سختی میتوان نتانیاهو را از افتخار و لذت شرکت در اقدامات سخت علیه ایران محروم نمود.
ایران نیز همچون کشوری که هر قسمتاش دست یک قماش و طیف باشد باز از دهان این سردار و آن سردار و این فرمانده و آن فرمانده پیامهای تهدید و آمادگی جنگ با اسراییل میفرستد. دو هفته پیش نیز عزیز نصیرزاده فرمانده هوایی نیروی هوایی ارتش ایران، بله ارتش ایران، گفته است که نیروی هوایی ایران آماده محو اسراییل از روی زمین است. جدا کدام کشوری در جهان اینگونه است که فرمانده یکی از سه نیروی کشور، که تازه فرمانده سپاه پاسداران هم نیست، اعلام جنگ و آمادگی جنگ دهد؟ این مملکت رییس جمهور ندارد؟ وزیر دفاع ندارد؟ یک رهبر درست و حسابی ندارد؟ این همه به هم ریختگی در پخش سیگنالهای جنگ علیه اسراییل، عربستان، آمریکا اگر از خانهی ویران این نظام نگوید بیشک از استحکام و سامان نمیگوید.
امروز هم نتانیاهو در کنفرانس ورشو میگوید که هدف این کنفرانس مقابله (بخوانید جنگ) با ایران است. همه میدانیم توان نظامی اسراییل در جنگ ایران از درون خاک این کشور بسیار بیشتر از ایران است. ایران توان نظامی جنگ با اسراییل را در خاک لبنان و سوریه و با اتکا به حزبالله لبنان دامن زده و سامان داده است.
اما اگر این احتمالات سبک و سنگین کردن جنگ بین اسراییل و ایران را که نگاهی کارشناسانه میخواهد کنار بگذاریم و به شرایط دو کشور در حد استنباط و فهم یک انسان جهان امروز بنگریم آنوقت شرایط چه پیامهایی را به ما میدهند؟
- دولت اسراییل با جمعیتی بسیار کمتر از جمعیت ایران روبرو است.
- دولت اسراییل محبوبیتی قابل در بین مردم خود دارد.
- دولت اسراییل از پشتیبانی قاطع و علنی آمریکا و نه از جنس پشتیبانی روس از ایران برخوردار است.
- بحرانهای اقتصادی و سیاسی اسراییل ابدا از جنس بحرانهای جمهوری اسلامی نیستند.
- اسراییل در ماههای اخیر در محکم کردن و گرفتن تایید برای برخورد با نیروهای ایران در سوریه موفق بود.
- کشورهای عرب منطقه با اسراییل، بخاطر سیاستهای غلط ایران، به اتحادی کمنظیر دست یافتهاند.
- ایران در شرایط اقتصادی بسیار بدی بسر میبرد و از اعتراضات مردم واهمه دارد.
- حکومت ایران باور به حمایت از سوی اکثریت مردم را از دست داده است.
- کمیت تظاهرات و شعارهای روز ۲۲ بهمن از فروریختن کلان طرفداران نظام میگوید.
- همپیمانان استراتژیک ایران در حال حاضر یا وجود ندارند و یا اینکه اهمیت و کاربردی ندارند.
اگر جنگی فراگیر و سخت بین ایران و اسراییل شعلهور گردد باید به زانو نشست و افسوس خورد. افسوس خورد که کشور ما از چهل سال پیش با آرمانهای انقلابی روحالله خمینی و ملایان به یک مسیر اشتباه افتاد. مسیر آرزوی نابودی کشور اسراییل و در قصاصخواهی از سوی مردم فلسطین که هرگز این قیمبازیهای ایران را قبول نداشتهاند. همین امروز فلسطینیها دلیل عدم شرکت خود در کنفرانس ورشو را نه حمایت از ایران، که ایران را مشکل آفرین در مسائل فلسطین دانستند، بلکه وجود داماد ترامپ جرالد کوشنر که مدافع استراتژهای اسراییل است، دانستند.
آیا این پاداش مردم ماست؟ مردمی که این همه سال را با شکیبایی و مدارا بلایای حکومت آیتاللهها را از سر به هر چند و چون رد کردهاند اینک باید سرانجام بهای سنگین سیاستهای غلط و ناشدنی این رژیم را بدهند. سرمایههای مردم ما تجهیزات نظامی و اطلاعاتی شوند و به سوریه برسند و آنجا با حملات ارتش اسراییل نابود گردند و هر روز اسراییل را برای حملات سنگین به کشور ما گستاختر گردد.
این جنگ اگر روی دهد جنگی یكطرفه است و ایران با تلفات و خسارات سنگینی این جنگ را خواهد باخت. اسراییلیها با میل و رغبت میخواهند ملایان ایران و حامیان حسن نصرالله و حزبالله را در خون و آتش ببینند. و توان نظامی آنها بسی بالاتر و دقیقتر از ایران است. آمریکاییها در صورت جنگ بین ایران و اسراییل، دستکم از فنآوری و امکانات سایبری خود در حمایت از اسراییل کم نخواهند گذارد.
هنوز هم بهترین فرجه برای رهبر معظم و طرفدارانش این است که تن به شرایط سخت ۱۲ گانهی آمریکا برای «تغییر رفتار» دهند و این جام را سر کشند که بیش از این فضاحت سیاستهایشان کشور ما و تاریخ اسلام را در برنگیرد.
تحلیل/نقطه
۱۴ فوریه ۲۰۱۹