اخبار و گزارشهای سیلابهای ایران با نگاه حیرت مردم جهان همراه است. ایران مدتها از کم آبی رنج برده است. اینک که بارشهای شدید بخشهای زیادی و حتی قسمتهایی از جنوب کشور را فراگرفته است، برای یک حکومت مجهز و آماده، بهترین زمان بهرهبرداری از این بارشها بود. اگر ایران دارای دولتی با کفایت بود، این روزها بخش عظیمی از این بارانها ذخیره شده بود و برای مصارف کشور استفاده میشد.
ولی متاسفانه نه تنها این بارانهای سیل آسا مورد استفاده قرار نگرفت بلکه موجب سیلابهای ویرانگر و قاتل مردم کشورمان شد. این هم خود نشان از این دارد که دولت و حکومت ولی فقیه برای مقابله با سیلاب و سیل ابدا تدابیر لازمه را از قبل بررسی نکرده است. بدون شک اگر شرایط استفاده از محیط زیست و طبیعت ایران مطابق با استانداردهای علمی امروز بود، و شهرسازی و عمران در ایران مطابق با زمان پیش میرفت این سیلابها آسیب کمتری به مردم ما میرساندند.
جالب اینجاست که در مواردی اینچنین که در همهی کشورهای جهان افراد کارشناس و کاملا متخصص در رابطه با آبزیستی و منابع آبی کشور اظهار نظر میکنند و شرایط را ارزیابی کرده و برای آینده راهکارهای کم آسیبتری را بررسی مینمایند، در کشور به مراجع دینی و آیتللهها مراجعه شد و نظر اینها را درباره برخورد با جنگلها و مصیبتهای استفادهی غلط از طبیعت جویا شدند. عدهای از اینها نیز سیلابها را عذاب الهی در تاوان کوتاهیها در برابر واجبات دین برشمردند. (اینها همان گوشههایی از علوم و دانش لازمی است که برای سیاست و کشورداری در خمینی دیده شد).
«کارشناسی» از ایران نیز، در برنامهی نیمهشب ۲۷ مارس رادیو فردا، مردم گلستان را مقصر میدانست که بر کنارههای رودخانهها خانه ساختهاند و موجب سستی خاک و زمین اطراف رودخانه شده اند. جد ابید هگت جلالخالق! کجای دنیا اینگونه ها به عهده مردم است؟ اگر شهرداریها و مسئولین شهرسازی جلوی روند و ساخت و ساز بیرویه مردم را نگیرند پس کی باید بگیرد؟ در کشورهای دیگر این مسئولین هستند که مراقباند خانهسازیها بر اساس موازین عمرانی و مطابق با اقلیم مردم صورت گیرد. جدا باید گفت مردم بیپناه کشور ما با یک مشت آدم زباننفهم زورگو و بیتفاوت به شرایط کشور روبرو هستند.
سردار سازندگی که در آب خفه شد، و کارش بازی با تسبیح و کشت پسته و نماز و دعا بود، پس ا ز اینکه دید نمیشود بیت المقدس و مکه که هیچ، حتی بصره را گرفت، به همت برادارن بیکار سپاهی و رزمنده، پس از جنگ سراسر برکت هشت ساله، زد به سرش سد بسازد تا کشور را نمونهی حاصلخیزی در کل جهان بگرداند. غافل از اینکه، درس و کتاب حجره و حوزه در ساختن این جهان نقش بسیاری اندک و ناچیزی داشته است. باید احترام به دستآوردهای علمی و تخصصی جهان غرب گذاشت و آنها را محترم دانست. اما آنزمان، که هنوز هم، اساتید دانشگاه و کارشناسان ما از جایگاهی که برازندهی آنهاست برخوردار نبودند و ملایان و انقلابیون سر پر بادی داشتند.
و مردم ما همچنان از دست این حکومت و این انقلابیون جزمی و کمفهم، در سختی و بیچارگی روزگار میگذرانند.
سه روزه
از زلزله گرفته تا سیل، از طوفان گرفته تا ریزگرد، این حکومت همیشه در درماندگی و بیچارگی با این بلایا روبرو شده است. از مردم کمک خواسته و از خداوند رحمت طلبیده است. اوج سوءاستفاده از ثروتها و منابع ایران را این حکومت برای خود ثبت کرده است و سالها را یکی پس از دیگری با عناوین مسخرهی خامنهای بدون هیچ بهبود و یا پیشرفتی پشت سر میگذارد. مردم ایران در هر فصلی باید منتظر یک سری مصیبتها و بلایا باشند زیرا این جماعت مدیران دزد و نالایق جمهوری اسلامی ابدا از ساز وکارهای مدرن برای همراهی با طبیعت و اقلیمهای زندگی ایران هیچ نمیفهمند و بدان اهمیتی نیز نمیدهند.
اما، «سه روزه اسراییل را میتوانند با خاک یکسان کنند!» «قبل از اینکه آمریکا برسد اسراییل نابود شده است!» اینگونه جملات و تهدیدها را مدام از سوی فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میشنویم. اینگونه اقتدار در ایران فراوان دیده میشود. اقتدار موشکی و تهدیدهای توخالی فراوان داریم. این تهدیدها نیز مثل دیگر رجزخوانیهای این رژیم پوچ و پوسیده هستند.
اما برای اینکه این تهدیدها مایه داشته باشند و احیانا بتوانند آسیبهایی کم و بیش به اسراییل بزنند، سالهاست که ثروت مردم ما را راهی لبنان کردهاند. تنها خاصیت این کار هم این بوده است که آخوندی به گردنکلفتی علم الهدی در لبنان که حسن نصرالله باشد دارد کیف پولهای واریز از سوی ولی فقیه و سپاه را میبرد. حسن نصرالله به قول پمپئو کاسهی گدایی برداشته و میگردد. راستی چرا او باید چنین کند؟ مگر چند وقت است که جمهوری اسلامی در تحریمها افتاده است و روزی نصرالله را عقب انداخته است. حسن نصرالله چرا باید اینقدر هزینههای بالایی را متقبل شده باشد و یا داشته باشد که چند ماهی بی کمک جمهوری اسلامی کفگیرش به ته دیگ خورده است!
حقیقت این است که ایران بسیار در شرایط سختی قرار دارد و قرار خواهد داشت. سطح اشتباهکاریهای مسئولین این رژیم آنقدر بالاست که اینگونه «سیلاب»ها تا سالها پس از مرگ و رفتن این حاکمین جمهوری اسلامی از کشورمان، دیده خواهند شد و باید باز هم مردم ما عواقب سیاهکاریهای این حکومت را بپردازند. سطح خیانت و سهلانگاری آنچنان عظیم است که تا سالها باید افسوس و شرم را برای کشور خود منتظر بود.
تحلیل/نقطه
۲۷ مارس ۲۰۱۹