در سایت مردم ریپورت چند مورد مطالبی دیده شد که کاربران شبکههای اجتماعی از نظم انعکاس مسائل در رادیو فردا ناراضی بودند. مورد اول و مورد دوم شامل جواد ظریف میشد. کاربران شاکی بودند که چرا رادیو فردا در توئیتهای خود اخبار مربوط به ظریف را انتشار میدهد، اما طرف مقابل را بازتاب نداده است.
شبکههای اجتماعی کاربران
کاربران شبکههای اجتماعی، امروز در صف مبارزه با جمهوری اسلامی نقش بسیار مهم و بزرگی را ایفا میکنند. این شبکههای اجتماعی از سه ویژگی مهم برخوردارند:
۱ – امکان بازتاب بدون فیلتر دیدگاههای کاربران و با حجمی زیاد را دارند،
۲ – سرعت بالای انتقال اطلاعات – هرچند بدون پردازش دقیق را میدهند،
۳ – همگونی افکار کاربران، در لابلای موزاییک منعطف این شبکهها خوب بهم جوش میخورد.
از اینرو نقش این شبکهها در مقابلهی با جمهوری اسلامی و دم و دستگاه خارج کشوری رژیم بسیار مهم و کلیدی است. بدلیل اینکه جمهوری اسلامی نمیگذارد صدای اعتراضات مردم در داخل کشور شنیده شود و بدلیل اینکه جمهوری اسلامی میتواند در رسانههای بزرگ و پر هزینه نفوذ نماید و افراد را بخود جلب کند، پس، شبکههای اجتماعی کاربران، که از این فیلترها و اغواها دور هستند، در بازتاب صدای مبارزات مردم ایران کاری بس مهم را صورت میدهند. بنابرین نادیده گرفتن و کم اهمیت شمردن آنها خطای بزرگ است، و سایتهایی چون مردم ریپورت کار باارزشی میکنند که این شبکهها را مطرح میسازند.
اما این شبکههای اجتماعی، از روش و مکانیزم کار متفاوتی هم برخوردارند که میتواند کاستی و نقص در ارزیابیها و داوریهای آنها را در پی داشته باشد. احتمال دارد که کاربران شبکههای اجتماعی بدلیل گذاردن وقت فراوان روی شبکههای اجتماعی مثل توئیتر و یا اینستاگرام و تلگرام، طبعا وقت زیادی برای رسانههای شنیداری و دیداری دیگر نداشته باشند. مگر اینکه در قالب یک سازمان عمل نمایند و مطالب را از چند بعد پیگیری کنند. دستکم امید این است که همهی کاربران شبکههای اجتماعی بتوانند زمان بیشتری برای فضای خارج از این شبکهها نیز قرار دهند.
تاب آوردن در برابر دروغ و تحریف
جمهوری اسلامی متاسفانه در دو زمینه در طی چهار دهه به پایهها و زمینههای دموکراسی در ایران، آسیبهای بزرگی زده است:
۱- نخست اینکه با برخوردهای فیزیکی کاملا وحشیانه و غیرانسانی به حذف و نابودی مخالفین مشغول بوده و هست و ترس و وحشت را به دلهای همهی مردم شورانده است.
۲- از آنسو در میدان سرکوبهای غیر فیزیکی، با سانسور کمنظیر و خفه كردن صدای مخالفان و با جلوگیری از بازتاب مسائل و مشکلات کشور در رسانهها، نوعی احساس ناامیدی و بی تفاوتی به رویدادها و رخدادهای سیاسی کشور را در بین مردم گسترانیده است.
بدلیل رفتار وحشیانه و سرکوب و بدلیل گفتههای قبیح و سراسر تحریف و کذب مقامات و مسئولین جمهوری اسلامی و رسانههای وفادار به آنها، مردم و مخالفان رژیم سالهاست در یک خشم و اعتراض شدید با رژیم و هواداران رژیم برخورد میکنند. بویژه پس از سرکوب بیرحمانه و ناعادلانهی جنبش سبز، این نفرت مردمی از ماهیت و رفتار جمهوری اسلامی بیشتر شد.
محصول این جدال نابرابر که مدام به ضرر مردم تمام میشود، در مردم توان تحمل و رویارویی با دیدگاههای رژیم و حامیاناش را بسیار پایین آورده است. دلیل آن نیز در بالا گفته شد. اگر رژیم قدری وجود و شهامت این را داشت که در داخل به مخالفان اجازهی بروز و بیان بدهد، و اگر در داخل کشور، همهی رسانهها و وسائل ارتباطی و شبکههای مجازی و اینترنت را در مسیر تبلیغات دروغین خود و قطع صدای مخالفان کنترل نمیکرد، بسیاری مردم ایران در شنیدن صدای مخالف شکیباتر بودند.
چهل سال مبارزه دردناک و شکست این مبارزات در نابود کردن استبداد جمهوری اسلامی، مردم ایران را بنوعی «عاصی» کرده است و این، کاملا قابل فهم است. ثروت مملکت در دستهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی برای سرکوب ملت تاراج میشود. دروغ و انکار و تحریف بزرگترین و تنها روش حاکمان جمهوری اسلامی و هواداران آن برای مقابلهی غیر فیزیکی با مردم آزدایخواه ایران بودهاند.
اینک، این دهانکجی به خواست و مبارزات مردم ایران است که در زیر چتر دموکراسی، هواداران رژیم با توجیههای پوشالی چون «عزت ملی»، «یکپارچگی ایران»، «دوری از جنگ»، «مخالفت با نئولیبرالهای آمریکا»، «ستیز با کاپیتالیسم» و غیره به حمایت صریح و دفاع از مواضع و مقاصد جمهوری اسلامی بپردازند. خشم از رسانههای فارسی زبان که جایگاه ویژهای به این طیف داده است، قابل فهم است.
با اینحال، نباید از ہاد برد؛ ملت ما که هنوز دموکراسی را حتی لمس خفیفی هم نکرده است، و در دوران پیشدموکراسی بسر میبرد، تا زمانی که کشور را از دستهای استبداد سیاه آخوندی رها نبیند، نخواهد توانست ریزهکاریها و ظرافتهای لازم برای دموکراسی و دموکرات بودن را تجربه نماید.
رادیو فردا
با توجه به آنچه در بالا مختصرنویسی شد، باید گفت رسانهی دولتی و شناختهشدهای که در خارج از کشور فعال باشد و بتواند نظرات و خواست مخالفین رژیم جمهوری اسلامی را برآورده و آنها را خرسند نماید، تقریبا وجود ندارد. شاید بتوان گفت هیچ رسانهای هیچکس را کاملا خرسند نمی سازد.
با این وجود، اگر کاربران شبکهی اجتماعی فوق، زمان داشته باشند و به برنامهها و از جمله «مجله»های رادیو فردا گوش دهند، خواهند دید که در مجلههای «نیمروزی، شامگاهی و نیمهشب» رادیو فردا چینش مطالب و مهمانان برنامهها در موضع مخالف با جمهوری اسلامی قرار دارد. مهمانان برنامههای مذکور اگر به نقد از سیاستهای دولت دونالد ترامپ بپردازند، اما بسیار بندرت در تایید سیاستهای جمهوری اسلامی سخن میگویند. همینطور روش و محتوی پرسش و پاسخهای این برنامهها بسیار در سمت و سوی نقد جمهوری اسلامی است. «مجلههای» رادیو فردا از کیفیت برخوردارند، صدای مردم ایران را بازتاب میدهند و نشان از کار خوب پرسنل دارند. بنابرین، مشکل آشکار در توئیتهای رادیو فردا قابل اغماض نیست و امید باید داشت که مسئولین این رسانه نگذارند که یکسویه و مغرض دیده شوند.
به هر روی، یک رسانه، هرگز نمیتواند در میان جریانات سیاسی کاملا بیطرف باشد. این توهمی بیش نیست. و حتی در دموکراتترین کشورهای جهان نیز ما چنین بدیلی را نداریم. اما، گزینش و چینش کارمندان، مهمانان و مطالب برنامههای رسانههای آزاد باید در همهی جای جهان در راستای تقویت دموکراسی و بقدرت رسیدن مردم در شرایط سیاسی کشورها باشند.
۲۷ ژون ۲۰۱۹