زمان نوشتنها باز هم خواهد بود. زمان برای تحلیل گفتهها و رفتار بسیار زیاد بوده و باز هم خواهد بود. اما در راستای نزدیک شدن به اهداف مشترک برای حمایت از مبارزات مردم ایران، اپوزیسیون شرایط بسیار مناسبی را یافته است. اینکه «ف. م. سخن» به مایک پمپئو هشدار دهد به جای حمایت پیامی، به مردم ایران اینترنت برسانید، بسیار به جا و لازم است. اما کافی نیست. اکنون باید افراد و سازمانهای دارای نفوذ، همهی کسانی در برونمرز دسترسی به هم دارند، فشار و کار گروهی مستمر را سامان دهند تا آمریکا از جمله به رساندن اینترنت به مردم ایران همت گمارد.
جمهوری اسلامی هر سناریویی را که برای کنترل شرایط در سر داشته باشد، قطع اینترنت بر روی مردم در سر فصل تاکتیکهای سرکوب آن خواهد بود. دلیل این امر هم واضح است: سرکوب مردم، بدون بازتاب جهانی.
سناریوهای رژیم
رژیم جمهوری اسلامی هنوز خط و نشان واضحی را نداده است که قصد دارد چگونه از این اعتراضات «استفاده» (بخوانیم سوءاستفاده) نماید. آیا تنها به سرکوب در همین حد ادامه میدهد تا مردم خسته شوند؟ بعید است. زیرا اینبار، نوع اقدامات مردم برای فلج کردن کشور سامان میبیند و در راستای توقف امور اداری و لجستیک کشور اقدام میکنند.
احتمال دارد که خامنهای با اتکا به سپاه و کودتایی ساختگی به برکناری دولت اقدام کند تا ببیند عکسالعمل مردم چیست. همینطور در میدان سرکوب با اختلافات نظر بین دولت و سپاه روبرو نشود. اکثرا در هنگام «کودتا»، کودتاگران مشتی از وعدهها و بسط امور را نوید میدهند تا معترضین خسته، منتظر نتایج بمانند. و سپس کودتاگران با زمان بدست آمده، روشهای تازهی کنترل اوضاع را بررسی میکنند. هرچند که شک نباید داشت، جمهوری اسلامی از مدتها پیش خود را برای چنین روزهایی سبک و سنگین میکرده و اکنون غافلگیر شده است.
حالت بعدی میتواند گشایشی در سیاستهای خارجی رژیم باشد. گردشی پنهانی بسوی مذاکرات با آمریکا و بهبود شرایط اقتصادی که البته ریسک بزرگی است، زیرا میتواند مردم را در ادامهی تاکید بر خواستهای اجتماعی و سیاسیشان مستحکمتر کند. رژیم در همهی این سالها همه خواستهای مردم برای آزادیهای اجتماعی و سیاسی را پس زده است. اینک نمیتواند سوپاپهای تخفیف فشار را باز نماید. از سویی افشاگریها از فساد مالی حاکم بر رژیم، قطع امید مردم از حکومت را از همیشه علنیتر نموده است.
اینکه از درون اصلاحطلبان نیرویی قابل اعتماد مردم را به میدان آورند نیز بسیار بعید است. زیرا شخص خامنهای این را ذلت بزرگی برای خود خواهد دید. حتی روی آوردن به کسی چون محمد خاتمی نیز هم برای خامنهای ذلت است و هم اطمینانی از اینکه مردم خاتمی را بپذیرند وجود ندارد.
چنانچه مردم به این اعتراضات ادامه دهند، بنبست رژیم تنگتر و پیچیدهتر خواهد شد. از سویی رژیم کاملا از تحریکات برون از مرزهایش هم میترسد. کافی است از سوی عربستان و یا اسراییل در خلیج فارس اقدامات تلافیجویانهای علیه جمهوری اسلامی صورت گیرد. اگر فعل و انفعالات تنشزای خلیجفارس بالا گیرد، رژیم کنترل داخل و خارج را به هیچ وجه پاسخگو نخواهد بود. از سویی فشار اقتصادی با نزدیک شدن به سال جدید میلادی رو به افزونی است. پس در «کشکول» دولت، خرده نانی هم برای دل درمند مسکینان باقی نمانده است. همه چیز از تنگنای سخت نظام و رژیم جمهوری اسلامی ایران حکایت دارد.
اپوزیسیون چه میتواند بکند؟
نوشتیم که شبح رهبری ترسناک مبارزات علیه جمهوری اسلامی، اینروزها باید همه جا دیده شود. خوشبختانه خود خامنهای نامی از دو شبح ترسناک آورد. از خانواده پهلوی و سازمان مجاهدین خلق سخن گفت. بحث سازمان مجاهدین خلق و دشمنی ابدی آخوندها و این سازمان، قدیمی است و چنانچه مجاهدین و یا هر سازمان دیگری بتوانند در این اعتراضات مردم را یاری دهند بسی جای خوشبختی دارد. و چه لذتی داشت خواندن مقالهی ضروری فرج سرکوهی!
اما اینکه خامنهای نقش رضا پهلوی و فرح پهلوی را در این میان اسباب فتنه مییابد، جای امیدواری فراوان دارد. این خود از این میگوید که از این دو نفر میترسد. نگران قدرت آنها در هدایت مبارزات مردمی است. حضور فعال این دو شخصیت در رسانهها و همسویی آنها با مردم معترض، از مهمترین چیزهایی است که باید ادامه یابد و از آن حمایت و استقبال کرد. هر کس که در این روزها بتواند سوار بر امواج اعتراضات مردم، با آنها همسو شده و امکان هدایت و سازماندهی آنها را بیابد، نباید لحظهای درنگ و از پیامدها نگرانی بیابد. باید قبول کرد که مردم میدانند چه میخواهند و حق تصمیم با آنهاست.
تظاهرات ایرانیان در برابر سفارتهای جمهوری اسلامی و صاحبان منافع ولی فقیه در خارج از کشور بزودی شدت و حدت خواهد یافت. که امر بسیار لازم و مبارکی است. اما کار تشکیلاتی در اپوزیسیون کاملا این روزها لازم است. خبرههای راستین به جای نشستن در برابر دوربین و بیان تحلیل و خشم، باید متفق در حمایت از مردم ایران شوند و حمایت از این اعتراضات را محور قرار دهند. بازتاب مبارزات و تایید این خواستها، مهمترین وظیفهی ماست.
هرچقدر دونالد ترامپ و مایک پمپئو اہنروزها ساکت بمانند بهتر است. آنها کاری که باید میكردند را کردهاند. بهتر است که مردم ایران خود از پس این دیو سیاه استبداد برآیند. اما در صورتی که اقدامات رژیم ایجاب کند، آنوقت باید خواهان حمایتهایی از قبیل ارسال اینترنت و کمکهای انسانی شد.
تحلیل/نقطه
۱۸ نوامبر ۲۰۱۹