ترکیه همچنان به بازی سیاسی خود که شاید در اولین نگاه از بهمریختگی نشان دارد و خوانش استراتژیها آن آسان نمینماید ادامه میدهد. رجب طیب اردوغان در طول سالهای رهبریاش بر شرایط سیاسی ترکیه تاثیر بسیار گذارده است. او برای چینش ادوات قدرت سیاسیاش بیش از همه، از بهم ریختگی شرایط خاورمیانه و تعدیل نقش تند آمریکا و روسیه در نظم جهانی، بهره میبرد.
دیروز ترکیه مجددا مرزهای خود را بروی سیل پناهجویانی که در پشت مرزهای یونان گرفتار شده بودند باز گذاشت و بیش از ۲ هزار پناهجو را، به درون مرز مشترک خود با یونان، راه داد. رفتار خشن و زشت مرزبانهای یونان با پناهجویان در رسانهها انعکاس یافت. ترکیه پس از این انعکاس، مرزهای خود را بروی پناهجویانی که حدود ۱۳ هزار نفر تخمین زده شدهاند باز نمود. از آنسو یونان ترکیه را متهم ساخت که با باز گذاشتن مرز خود شرایط ورود قانونی پناهجویان به یونان را زیر سوال برده و بحران ایجاد نموده است. مقامات یونانی ترکها را محکوم میکنند که مانع ورود پناهجویان نمی شوند بلکه آنرا را یاری میدهند! اینکه یونان «مسیحی» اینگونه با پناهجویان برخورد مینماید و ترکیهی «مسلمان» با رحمت پناهجویان مسلمان را اسکان میدهد، بازتابی داخلی کاملا خوبی برای تحکیم سیاستهای اسلامیستهای ترکیه دارد.
رجب طیب اروغان نیز با ذکر اینکه در حال حاضر بیش از ۳ میلیون پناهجو در ترکیه اسکان داده شدهاند گفت که ترکیه مرز خود بسوی یونان را باز میگذارد زیرا ظرفیت اسکان بیشتر پناهجویان برای ترکیه تکمیل است. ریشهی این موج جدید پناهجویان را باید درگیری سنگین بین نیروهای ترکیه و سوریه در شهر ادلب دانست. ترکیه خود را برای هجوم پناهجویان جدید باید آماده نماید. هفتهی گذشته ترکیه اعلام کرد که بیش از ۳۰ سرباز ترکی در پی حملات ارتش سوریه در ادلب کشته شدهاند. ترکیه برای حل بحران شهر ادلب خواهان دخالت روسیه در شرایط فعلی شد.
رجب طیب اردوغان که در طول سالهای گذشته و در میان گرد و خاک بحران جنگ داخلی سوریه تا حد زیادی در اجرای سیاستهای خود برای تحکیم جایگاه سیاسی اسلامیستهای ترکیه و همینطور نمایش قدرت نیروی نظامی ترکیه در مرزهای این کشور با عراق و سوریه موفق بوده است، اکنون در شرایط جدیدی قرار گرفته است. شرایطی که میتواند به جنگ با سوریه رقم بخورد.
ترکیه از کاهش قدرت رژیم ایران در سوریه کاملا استقبال میکند و خواهان کمبود نفوذ سپاه پاسداران در سوریه است. چیزی که در عمل بخاطر مشکلات اقتصادی و داخلی رژیم ایران در حال تحقق است. ترکیه از سوی آمریکا نیز با نوعی برگ برنده به مقابله با کردهای سوریه پرداخت و تقریبا با دست برنده، این بازی را ناتمام گذاشت. اما اکنون در مقابلهی جدی از سوی ارتش سوریه روبرو شده است. ترکیه بازی ناشفاف و گاهی بهمریختهای را برای کسب قدرت سیاسی در روابط خارجیاش آغاز کرده و ادامه میدهد، زیرا در زمینهی استفاده از وجههی موفق روابط و سیاست خارجی، که به نظر کم هزینه و پر سود میآید، برای شرایط داخلیاش نیز استفاده خوبی کرده است.
محاسبات ترکیه
ترکیه، زیر پوششی از قدرت سیاسی اردوغان و حزب او، برای نخستین بار در طول نیم قرن گذشته روی تندی به آمریکاییها نشان داد. شاید علت اصلی این ناخوشی روابط ترکیه و آمریکا را بتوان نگاه اسلامیستهای ترکیه به اسراییل و حمایتهای آمریکا از اسراییل دانست. اما دلیل دیگر این سردی روابط، باور سخت اسلامیستهای ترکیه به ترکیب اسلام سنی و سیاست در ترکیه بود. چیزی که برای آمریکاییها نه تنها مطلوب نیست، بلکه تایید آن از سوی ساختار قدرت در آمریکا غیر ممکن است.
سومین دلیل تولد اتوپیای قدرت اسلامیست جدیدی در ترکیه، باور ترکیه به دستكم مقام دوم در رهبری جهان اسلام سیاسی است. ترکیه خود را در کنار عربستان سعودی محافظه کار، و جمهوری اسلامی ایران، یک نیروی «روشنگر» و جدید برای دنیای اسلام میبیند. دو مقولهی مهم برای رویای ترکیه ژنراتور دکترین سیاسی تازهای شدند: ۱) اشتباهات و تهجر عجیبی که از سوی جمهوری اسلامی ایران در منطقه رواج یافت، پیوسته جایگاه ایران را بعنوان یک نیروی سیاسی مدنی در خاورمیانه و جهان اسلام نحیفتر کرد. اسلامیستهای ترکیه تصمیم گرفتند از این شرایط پسگرایی افکار و باورهای مسلمانان متحد با جمهوری اسلامی، و اختلافات عمیق رژیم ایران با عربستان سعودی، بالاترین بهره را ببرند. همینطور، جایگاه جدید مادهی سوختی مهمی چون نفت خاورمیانه، امید ترکیه، به اینکه بتواند خود را، که قدرت اقتصادیی متکی به نفت چون ایران و عربستان نیست، بالا بکشد زیاد شده است.
اردوغان دست به یک کار سیاسی جدید و سختارشکنانهی جدید هم زد و آن بهبود روابط پس از چند دهه با روسیه بود. برای بسیاری از نظرپردازان سیاسی ترکیه، امکان روابط نزدیک و استراتژیک (همسوی بلند مدت) برای ترکیه و روسیه هنوز هم غیر قابل ممکن مینماید. بافت سیاست خارجی ترکیه آنچنان در ناتو و همسویی با آمریکا گره خورده بود که امکان دست آویزی برون از این اتحاد ناشدنی مینمود. اما به هر روی، اردوغان به روسها نزدیک شد و برای پز و بلوفهای سیاسی، که با توجه به غرور ترکها، میتوانند به رفتار غیر قابل پیشبینی نیز تبدیل شوند، در مقابله با ادامهی نارضایتی از سیاستهای آمریکا شکل گرفت. ترکیه در میان ناباوریها، بعنوان عضو ناتو، با آمریکا به مشاجرات سیاسی هم در زمان باراک اوباما و هم در زمان دونالد ترامپ ادامه داده و دست دوستی با روسیه را به نمایش میگذارد.
رشد اقتصادی ترکیه
دوران طلایی اقتصاد و سیاست ترکیه که ترکها خود را برای آن آماده کرده و مستحق آن نیز بودند، همزمان با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، برگ تازهای را در سرنوشت خود رقم زد. ترکیه از هجوم ایرانیان فراری از رژیم ایران بهره زیادی برد. سال ۱۹۸۶ بیش از یک میلیون ایرانی در ترکیه ساکن بودند که با امید به دستیابی به یک زندگی بهتر دلارهای آمریکایی را خریده و راهی ترکیه شده بودند. در آن سالها دلار هنوز زیر ۸۰ تومان معامله میشد و هر ایرانی برای انتقال خود از طریق قاچاق به اروپا، چیزی در حدود ۳ تا ۴ هزار دلار را میپرداخت و در حدود یکسال هم در ترکیه میماند و از جیب خود خرج میکرد. با انقلاب اسلامی ایران، رقم چند ده فراری از ایران و دیگر کشورهای منطقه به ترکیه، به میلیون رسید. این ارقام منبع درآمد مهمی برای ترکیه، که هنوز کشوری ثروتمند نبود، به حساب میآمد.
فرصتشناسی و درایت ترکیه، که بر خلاف جهل و نابودگری رژیم ایران عمل میکرد، ترکیه را به قطب توریستی از پس مرزهای غربی ایران به سمت اروپا تبدیل نمود. فروپاشی رژیم پادشاهی ایران، یک حکومت مدرن و شیک و جذاب برای اروپاییها، که دنیای کاریشان بر اساس یکماه مرخصی با حقوق در سال و مسافرتهای به کشورهای دیگر ساخته شده است، برای ترکیه باغ کاشت غنیمتها بود. در همسایگی شرقی ترکیه، کشوری که در آن مشروب الکی ممنوع، حجاب زنان اجباری، مجازات شلاق و سنگسار، ایدئولوژی خونخواه شیعه و شعارهای مرگ بر آمریکا و اسراییل طنین و سایه افکنده بودند.
اما مهمتر از همه اینکه، ترکیه به بازسازی جو اجتماعی، تمایل به نزدیکی به اروپا، تنوع و تعدد احزاب سیاسی، ادامهی تقویت لائیسیته و فضای باز سیاسی و ایجاد کار برای شهروندانش با تکیه بر کشاورزی غنی، جدابیت توریستی و مدرنسازی صنعت این کشور گذارد. در طول بیست سال، ترکیه با لیاقت خود و استفاده بهینه از شرایط جدید منطقه و جهان، به یکی از بیست کشور بزرگ اقتصادی و بدون ابتلا به اقتصاد تک تولیدی، مثل نفت ایران، تبدیل شد. باور ترکها به اینکه باید به یک قدرت اقتصادی تبدیل شوند ارجح و مقدم بر این بود که به یک قدرت نظامی ترسناک مثل جمهوری اسلامی ایران تبدیل گردند. آنها که نفت ایران و عربستان را نداشتند، در کنار دوستی با آمریکا رشد کردند و با تکیه بر سه رکن مهم اقتصادیشان؛ توریسم، کشاورزی و صنایع داخلی، به افزایش جمعیت برای برگتر ساختن بازار داخلیشان نیز جرات نمودند.
امروز نیز ترکیه با نگاهداری میلیونِ پناهجویان سوری، ایرانی و افغانی و عراقی، با یادآوری پیوستهی این خطر که آنها را بسوی اروپا روانه میسازد، مدام برگ برندهای را در اختیار دارد. پناهجویان و پلیس ضد سورش یونان در پشت دیوارهای سیمی شهرهای مرزی ترکیه و یونان صف میکشند. ترکیه میداند که تا زمانی که ایران و روسیه در سوریه هستند، این پناهندگان را در کشور خود خواهد داشت. وجود نیروهای روسیه و ایران در موضع حمایت از دولت بشار اسد، توان مردم این کشور را در موازنهی قدرت مبارزه با دولت پیوسته کم نگاه داشته است و فرار پناهجویان سوری مشکل بزرگی برای اروپا است. ترکیه ضمن اینکه روابط خود با رژیم ایران و روسیه را از تیرگی دور نگاه میدارد، اما مدام موضع سیاسی و استراتژیک خود را مخالف با سیاستهای این دو کشور در سوریه توسعه بخشیده است.
تحلیل/نقطه
۱ مارس ۲۰۲۰
مطالب مربوط:
خطاهای اروپا و آمریکا در خاورمیانه و استراتژی تركها
خداحافظی با پلیس بد و سلام به پلیس خوب!