شعرها سروده میشوند و حاضرین می گویند «ای جان»! شیخ و ریا، پیشانی سوخته، آقازاده، مجتهد مسکوت، پرستوها، اختلاسهای میلیاردی، همهی اینها اسباب لبخند شدهاند. اختراع دیش ِ حلبی ِ ویروس شناس هم، اسباب نوشتن شد. قلمها و افکار، امروز نه، که سالهاست در یک قرنطینهی بی سرانجام بسر میبرند. چه غمی است! که «وان من شو»هایمان بزودی دور از قرنطینه باز ما را میخندانند.
مردم دنیا، و خوشبختانه ایران نیز، چند ماهی را در قرنطینههای خانگی بسر بردیم. از نشستن در کافهها و رستورانها بدور نگاه داشته شدیم. در خانههای خود خواسته و ناخواسته ماندگار شدیم. ماندیم تا از تماس با بیگانه دور بمانیم. تماس و فاصلهی کم جسم ما با دیگران خطر آفرین است.
قرنطینههای فکر بسی قدیمیتر و سختجان تر از قرنطینههای جسماند. سالها در درون آنها زندگی میکنیم. نمیخواهیم بدانیم. نمیخواهیم آنچه که ما را با دگرگونی آشنا میسازد با ما در تماس باشد. به ما بریدهای از کتاب مقدس یا ادعای فرد مقدس را نشان میدهند، سر میگردانیم که؛ نمی خواهم بدانم! در قرنطینه نگاه داشتن افکار، زندگی را راحتتر میکند. آسایش بیشتری داریم. وجدانمان را سرد و گرم روزگار ناخوش نمیسازد.
قرنطینههای فکری، رفتار ما را نیز تکراری میسازند و اشتباهات ما را مستمر میدارند. زحمت نقد بر خود را لازم ندیده و برای توجیه خود و تحریف واقعیات گاهی تلاش و کوشش کشندهی را نیز روا میداریم. دگماتیسم یا باور به اینکه «حقیقت این است و جز این نیست»، فرزند رشید قرنطینههای فکر است. بیگانه ستیز است. تحول ستیز است. زیرا بقایش بر این است که از بیگانه و تحول دور بماند.
چهل و اندی سال گذشته، چه بر ایرانیان داخل کشور و چه بر ایرانیان خارج کشور، آزمایش بزرگی بود تا بتوانند خود را از قرنطینههای فکر و اندیشه و باور برهانند. سخت در این آزمایش شکست خوردهایم. هنوز با اشعار و ساز و تنبور و مولانا از روزگار و دشمنان «آزادی فکر» شکایه میپراکنیم. سرمایی که امید به روزهای بهتر برای میهن را در پیلهی نگاه داشته هر روز ضخیمتر میشود. همهی روزنههای نور بر این امید بسته میشوند. و ما میسراییم و میخوانیم، گاهی هم شغلهای با درآمدهای میلیون تومان بر دقیقه، دهانمان را بر انتقادی ساختارباورانه باز مینماید.
در رویا و توهم، با ایرانی بزرگ، باهوش و مفتخر زندگی میکنیم. در سراسر دنیا، این واقعیت را به نمایش می گذاریم که دانشگاهیانمان نماد مملکت ما هستند. اما هر ماه به ته لیست کشورهای بدبخت و پر مشکل جهان نزدیک شدهایم. همه چیز، جز حقانیت محصول قرنطینهی فکر ما، اما دروغ است. همهی رسانههای جهان علیه ما و استقلال ما هستند. همهی غرب در برابر فرشتهی نجات جمهوری اسلامی شیطانگونه ایستاده است. روسیه و چین همچنان خوبهای بد هستند. بر آنها بدی مجاز است. و چون خوبی کنند، سپاسگزاریم.
تا ملتی، از درون قرنطینههای فکریاش، که عوام و خواص نمیشناسد، بیرون ناید، نور رفاه و خوشبختی بر آن نخواهد تابید.
نقطه
۱۹ آپریل ۲۰۲۰