در سایت زیتون، انتخاب سردبیر، بیانیهای از سوی ۲۲۵ نفر از فعالین و کنشگران ایرانی به چاپ رسیده است که مذاکرات بین آمریکا و دولت ترامپ را به جمهوری اسلامی تاکید اخص مینمایند. حقیقت را بگوییم از دیدن نام بعضی از افراد در این لیست نگاه تعجب بر میخیزد. نه از اینکه چرا در کنار بعضی افراد به امضای بیانیه دست بردهاند، بلکه از اینکه این بیانیه را لازم و خوب دیدهاند.
مثل همیشه، همیشه که میگوییم این کمتر از چهار سال اخیر، بیش از نیمی از مطلب به نقد و محکوم نمودن سیاستهای دولت دونالد ترامپ صرف گشته است. و سپس به جمهوری اسلامی بی آنکه بدانی به که نوشتهاند توصیه شده است که این فرصت سفر و میانجیگری نخست وزیر ژاپن به ایران را از دست ندهید و کشور را از جنگ برهانید!
هم متن، هم ساختار، هم کاراکترهای موجود و مفقود و هم پیام این بیانیه کاملا از نگاه کهنه و بیات این افراد به مسائل سیاسی جهان میگوید. چرا:
۱ – محکوم کردن جنگ و تقدم دادن بر «دیپلماسی» بر جنگ نزدیک به یک چهارم این مطلب را به خود اختصاص داده است. با جرات باید گفت که این افراد نه جنگ را در ابعاد امروزین آن، و نه دیپلماسی را خوب درک میکنند و تعبیرشان از این دو کلمه، یا فقط استفادهی ایزایی از واژههاست، یا اینکه آنها را بخوبی نفهمیدهاند؛ بویژه دپیلماسی! جمهوری اسلامی ایران و دیپلماسی! آنچه که در دوران اوباما روی دارد و آنچه که به انجام برجام روی داد را اگر «دیپلماسی» بتوان نامید – که ما نمینامیم – آنوقت آن دیپلماسی هیچ به نفع منافع ملی مردم کشور ما نبوده و نیست.
۲ – هر کدام از دولتهایی که در این بیانیه مورد عتاب این امضاکنندهگان قرار گرفته اند، اگر از معاهدهای چون برجام برخوردار میشدند، بسیار با شرافت بیشتر و با وطندوستی آن امکانات و پولهای بادآورده را برای مردماش خودشان مصرف میکردند و شرایط اقتصادی و کرامت انسانی هموطنانشان در این حد که ایران هست نبود. پس روزی این کهنهفکریها را باید کنار گذارد و از مقایسههای کور دست برداشت و جرات تحلیل درست داشت که اگر عربستان سعودی هر «غلطی» میکند یا بکند، برای مردم خودش بسیار بیش از این جمهوری ولایی، شرافت در دیپلماسی و سیاست دارد. با محکوم کردن «عربستان» هیچ امتیازی هرگز برای جمهوری اسلامی بدست نمیتوان آورد. این نص صریح پیام تاریخ چهل سال گذشته به ما است.
۳ – باز برای باز نمودن و یا باز نگاه داشتن در عریضه و تظاهر به اینکه دلسوزانه داریم به مسائل وطن نگاه میکنیم نقد خامی بر سیاستهای دولت فعلی آمریکا رفته است. یکی نیست بگوید: آقایان و خانمها! دولت ایالات متحده آمریکا، به عنوان نمایندهی دورهی ۴ یا ۸ سالهی، قویترین و پیشرفتهترین و یکی از دموکراتترین حکومتهای روزگار ما سرکار است و عمل میکند. شما لطفا چند تا از این «ترین»ها را به این جمهوری ولایی ۴۰ ساله، که بر آنها قبای مذاکره و دیپلماسی را برازنده میدانید، بدهید ببینیم حاصل چیست!
۴ – نقطه، مدهوش این تکهی بیانیه است:
«خروج زورمدارانه و یکجانبه دولت آمریکا از توافق برجام و برخی دیگر از معاهدات بین المللی و اعمال سیاستهای سیادت طلبانه و واپسگرایانه، نظم جهانی را به قانون جنگل نزدیک کرده است.»
دقت بفرمایید که خروج از برجام نیز از ملازمات و عناصر نزدیک شدن نظم جهانی به قانون جنگل میباشد.
۵ – از نظم ناعادلانه جهان، این ۲۲۵ نفر شکایه کردهاند. خسته نباشند! ما هم در انتظار انترناسیونالیسم نشستهایم. یا شاید نظم جهانی با که ترکیبی از انوار فکری کاسترو، چاوز، پوتین، خمینی، اردوغان، کیم یونگ جونگ. مادورو و … باشد. چون دنیای دموکراسی که سرش آمریکاست دست کم ۴ یا ۸ سال، «محکوم » است و سیاستاش به قانون جنگل میرود و مابقیاش هم که اروپا باشد سالهاست یا دستکم فعلا کم توان شده است. نتیجه اینکه، ما ایرانیان، آنقدر در دنیای سیاست و دیپلماسی پر تجربه و دستپر و مجرب هستیم، که هیچ دور از اعتدال و تعقل نیست این گزارههای تاریخیمان ثبت جریدهی عالم شود.
۶ – سپس این هموطنان دلسوز ما، به جمهوری اسلامی میگویند بروید پای میز مذاکره، زیرا اگر نروید جنگ خواهد شد. با صراحت به آنها میگویند:
«در مورد مشخص ایران نیز همانگونه که قبلا هم دلسوزان مردم و میهن بارها یادآوری کرده اند این مذاکرات می تواند با پایداری و صرفا از موضع حفظ منافع ملی (نه بلندپروازی های بی پشتوانه) دنبال شود. ضمن آنکه راه بازگشت همیشه باز است.»
این تکه جوک نیست؟! اینها به علی خامنهای دارند میآموزانند که ای داداش! راه بازگشت باز است! فکر نمیکنید خامنهای به اینها بخندد که: «چقدر سادهاید!». به خامنهای و سپاه پاسداران میگویند از «بلندپروازیهای بی پشتوانه» دست بردارید. این بلندپروازیهای بیپشتوانه یعنی چی؟! نقطه عادت ندارد از افراد نام ببرد، اما میخواهد از کاظم علمداری بپرسد که: «بلندپروازیهای باپشتوانه» که به ولی فقیه، علی خامنهای و سردار قاسم سلیمانی توصیه مینمایید چیستند؟
۷ – البته تکهی خوبی هم برای ولی فقیه روانه ساختهاند:
«این سیاست باید از داعیه های جهانی و منطقه ای به حوزه ملی تغییر یابد. نگاه گشایشگری سیاسی و توسعه گرایی اقتصادی جایگزین نگاه عقیدتی و امنیتی شود. دفاع از «منافع ملی» باید سرلوحه سیاست خارجی ایران قرار گیرد.»
ما هم دعا میکنیم یک روزی، یک جایی، یک جوری، ملایانی پیدا بشوند، سپاهیانی به خود آیند و گوش شنوایی برای این کلمات زیبا و وزین داشته باشند. به قول ناصرخسرو:
پارسا شو تا بباشی پادشا بر آرزو
آرزو هرگز نباشد پادشا بر پارسا.
۸ – ژاپن! این کشور از لحاظ «دیپلماسی» ابدا کشور مهمی نیست. ژاپن یک غول آرام و خوشکار اقتصادی است که پس از تجربهی «بلندپروازیهای ساموراییها»، نشست سرجایش و هاراکیری کرد و به فکر منافع ملیاش افتاد. (دنیایی با بلندپروزیهای ژاپن جنگ جهانی دوم/ دنیایی دموکرات نمیشد). از این رو، اما ژاپن در سیاست و کلکلهای دیپلماسی هرگز کشور مطرحی نبوده است. دونالد ترامپ با سیاست دوتیغهی خود، نخست وزیر ژاپن را بسیار مهم جلوه داد تا بتواند حرف خود را به ایران برساند.
۹ – در پایان نیز این هموطنان «مذاکرهی بی قید و شرط» را به رژیم جمهوری اسلامی ایران توصیه مینمایند. (این ترکیب مذاکرات بدون پیش شرط (از سوی مایک پمپئو)، یکی از راههای دپیلماسی است البته، که دولت ترامپ از آن هیچ نمیفهمد زیرا جنگ طلب است).
۱۰ – نکته انتهایی؛ این هموطنان معلوم نکردهاند این بیانیه را به کدام دولتمرد یا بزرگمرد (با پوزش از خانمها) ایرانی روانه ساختهاند. چه کسی در ایران طرف حساب این بیانیه است؟ رییس جمهور، وزیر امورخارجه، ولی فقیه، مجمع تشخیص مصلحت، مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان؟ زیرا نام بردن از دونالد ترامپ کار خوبی است. اما آنطرف کار چه کسی سردمدار ایرانی است که بتوان این بیانیه را متوجه او گرداند؟
سخن آخر اینکه، هیچ انسان دارای روان سالم و نگاه مدرن به مسائل جهانی خواهان جنگ نیست. هیچ کسی نمیتواند انکار کند که این جهان پس از جنگها به انسان مذاکره را آموزانده است و مذاکره و دیپلماسی در میدان قدرت سیاسی حاصل تلاش تاریخ بشر برای حمایت از بشر است. اما، نگاه این بیانیه به مسائل، از همان بافت کهنهای میگوید که چهل سال است این حکومت را برتابیده و تحمل کرده و به آن امید بسته است که این حکومت در جهت منافع ملی مردم کشور ما، خواسته و یا ناخواسته حرکت خواهند کرد. این نگاه نیز کهنه است؛ که با محکوم کردن سیاستهای دول دیگر، رفتار وحشیانه و دور از معمولهای جهان سیاست از سوی جمهوری اسلامی ایران و انقلابیون را توجیه کنیم، چنانچه کردهایم.
موضع صریح اصلاحطلبانهی این بیانیه نیز آشکار است. حرفی نیست. آنها آنگونه میاندیشند و ما اینگونه آنها را میبینم. نقطه باور دارد که هر چه فریاد داریم باید بر سر اصلاحطلبان بکشیم که بی آنان، این رژیم متهجر و مرتجع تا بدینجا دوام نمیآورد.
تحلیل/نقطه
۱۱ ژون ۲۰۱۹